کد مطلب:211348 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

اخبار از ضمایر و تعلیم اخلاقی
یكی دیگر از كرامات و خوارق عادات امام ششم این بود كه گاهی از ضمایر اصحاب خود خبر می داد و آنها را از كیفیت افكار و اندیشه خودشان مطلع می ساخت و این حقیقتی بود غیر قابل انكار زیرا فكر و عمل سری دیگری را كسی بگوید مستلزم صفای نفس و احاطه و سلطه و تصرف در نفوس دیگران است مربوط به اعمال مادی و آلات و اسباب مادی نیست و این خاندان در مقام تهذیب نفوس زكیه بودند تا همه را به این فضیلت بیارایند.

شكی نیست كه چون انسان از رذائل امساك و خودداری كرد و به معاصی اصراری نداشت و در راه تكامل نفسانی و ارتقاء روحانی پیش رفت خاطرش چون آئینه صاف می گردد و می تواند تمام ادراكات مجرده را هم در آئینه خاطر خویش ببیند و بدان نور كمال جمال طبیعت را دریابد و با صفای خود وفای عالم را مشاهده كند و لذا پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده:

اتقوا فراسة المؤمن فانه ینظر بنور الله و در جای دیگر می فرماید ان الاولیاء ینظرون بنور الله پس مؤمن كه سرحلقه آن ولی خدا و شاه ولایت و خاندان رسالت می باشند همه جا و همه كس را به نور خدا می بیند.

همان طور كه چشم ما در این محیط بدون كمك نور خارجی ماه و خورشید و برق و الكتریسیته و روشنی چراغ و غیره نمی بیند - دیده دل هم محتاج نور خارجی است و آن نور الهی است كه می توان اشیاء و عناصر لطیفه و مجردات رقیقه را با آن دید - زیرا در این عالم ماده نوری كه به وسیله آن دیده شود نور مادی است تا صورت ماده را روشن سازد در عالم روحانیت و مجردات نیز باید نوری باشد كه صورت نوعیه اشباح و مجردات را بنماید و آن نور عالم ربوبی است و لذا مؤمن را در شرایط ایمان به نور آسمانی هدایت می فرماید - تا عوالم دیگر ماوراء این نشئه طبیعت را هم بیند.



[ صفحه 165]



این همان نوری بود كه راهنمای انبیاء و اولیاء و تربیت شدگان مكتب ربوبی قرار داده و مانند ابراهیم و موسی و خضر و خاتم النبیین علیهم السلام به همه اسرار و رموز غیر قابل اشاره حسیه واقف می گردیدند.

حضرت امام جعفرصادق علیه السلام هم بدون شك از آن مردان عالم و متقی و از سرحلقه مؤمنین و پارسایان بود كه به نور الهی هدایت می شد - و با همان نور از اسرار درونی مردم و افكار و اندیشه اصحاب و شاگردانش خبر می داد.

خلجان افكار و اندیشه های قلوب در آئینه دل او هویدا و آشكار بود - هر موقع لازم می شد برای تربیت و تنویر افكار از مافی الضمیر خبر می داد - و این كرامت در نظر اهل بصیرت تجلی بسیار مؤثری داشت.

عمر بن یزید كه از اصحاب ثقاة آن حضرت بود وارد شد پشتش درد می كرد و بر خود می پیچید و ظاهر نمی ساخت - پیش خود می گفت نمی دانم دوای این درد چیست؟

در همان وقت مردی سؤال از امام پس از او كرد حضرت صادق علیه السلام فرمود از آن كس بپرس كه در فشار درد پشتش قرار گرفته و داروی خود را نمی داند. [1] .

حسن بن موسی حناط كه از شاگردان او بود جمیل بن دراج و عائذ احمسی آمدند حضور امام ششم - عائذ گفت من حاجتی دارم از آن حضرت می پرسم چون وارد اطاق شدند و نشستند امام صادق علیه السلام رو به او فرمود فقال علیه السلام من اتی الله بما افترض علیه لم یسأله عما سوی ذلك.

فرمود وقتی انسان بر اطاعت خود پرداخت از غیر خدا چیزی نمی خواهد چون برخاستند بروند فرمود اكنون حاجت تو چیست؟ گفت از همان بیان اول درس خود را گرفتم زیرا من شبها طاقت بیداری ندارم و لذا از شما حاجت خود را خواستم - فرمود من حاجت تو را كه چنین است برآوردم.

شهاب بن عبدربه كوفی از اصحاب صادق علیه السلام بود آمد حضور آن حضرت كه بپرسد آیا در حال جنابت می تواند از آب «حب» كوزه آب كنار منزل غسل كند كه آب بردارد بر سر بریزد وقتی شرفیاب شد یادش رفت مسئله خود را بپرسد امام صادق فرمود یا شهاب لا بأس ان یغرف الجنب من الحب.



[ صفحه 166]



جعفر بن هارون زیات طواف كعبه می كرد كه امام صادق علیه السلام هم در طواف بودند چون با او مواجه گردید كه او در فكر این بود می گوید هذا حجة الله و هذا الذی لا یقبل الله شیئا الا بمعرفته در این اندیشه بود كه حضرت صادق علیه السلام دست به شانه او زد فرمود

ابشرا واحدا منانتبعه انا اذن لفی ضلال وسعر [2] این بگفت و عبور فرمود.

حكایت قوم ثمود و صالح است كه با آنكه از او مكارم اخلاقی و صفات بارز آسمانی دیدند گفتند آیا انسانی كه از ما و مثل ما است و یك نفر است و بدون حشمت است ما متابعت كنیم او را ما در گمراهی و آتش سوزان می باشیم.

مدلول این آیه هارون زیات را تكانی داد و بر خود آمد و علم پیدا كرد كه راستی اطاعت و عبادت بدون معرفت اولیاء خدا مقبول نیست!


[1] بصائر الدرجات به نقل الامام الصادق ص 294 ج 1.

[2] سوره قمر.